۱۰ درس از تجاوز اسراییل به قطر

به گزارش مشرق، سید جلال دهقانی فیروزآبادی در تلگرام نوشت:

در ماه جاری اسراییل به محل جلسه رهبران حماس که در حال بررسی طرح صلح آمریکا برای غزه بودند حمله موشکی کرد. این عملیات، برخلاف اصول بنیادین روابط بین الملل و قوانین بین المللی بود. این تجاوز آشکار به خاک قطر، نقطه عطفی در تحولات منطقه بوده که پیامدهای عمیقی در پی خواهد داشت.

همچنین از این تجاوز نظامی اسراییل درس های آموزنده می توان آموخت که برخی از آنها بدین شرح است:

۱- بار دیگر ثابت شد که منطق و زبان روابط بین الملل، زور و قدرت است. تنها پادزهر قدرت، قدرت است. زورگویان تنها زبان زور را می فهمند و با آنان باید با آن سخن گفت. دیپلماسی هنر و فن اعمال مسالمت آمیز قدرت است.

۲- دو اصل و قاعده بنیادین نظم بین المللی موجود، یعنی عدم توسل به زور و احترام به حاکمیت ملی کشورها دوباره توسط اسراییل نقض شد. برای مقابله با تجاوز و حفظ حاکمیت ملی خود باید قدرتمند، خوداتکا و خودیار بود.

۳- امنیت وارداتی و برون سپاری امنیت ملی به آمریکا غیرعقلانی، پرهزینه و آسیب زاست. بهترین الگوی تامین امنیت منطقه، امنیت درونزاد مشارکتی است. آمریکا امنیت اسراییل را بر امنیت متحدین دیگرش مقدم می دارد و امنیت آنها را فدای امنیت اسراییل می کند.

۴- در دوستی با آمریکا به ویژه در دوره ترامپ باید کاملا محتاط بود. این گفته کسینجر که رفتار آمریکا نباید به گونه ای باشد که دوستان آن فکر و براورد کنند که هزینه دوستی با آمریکا از هزینه دشمنی با آن بیشتر است مجددا برای دوستان نزدیک و متحدین آمریکا تداعی شد.

۵- اسراییل با پشت گرمی آمریکا به هیچ اصل، هنجار، و قاعده و قانونی پایبند نیست. تجاوزگری اسراییل هیچ حد و مرز و خط قرمزی نمی شناسد. این رژیم تفاوتی بین دوست و دشمن قائل نیست و برای تامین منافع خود به هیچکس و هیچ چیز حتی دوستان خود نیز رحم نمی کند.

۶- سیاه چاله اسراییل به شدت فعال شده و در صدد بلعیدن کل منطقه است. موتور هژمون طلبی بدخیم اسراییل تازه گرم شده است. کشورهای منطقه، به خصوص ترکیه و عربستان، باید به گوش و به هوش باشند. برهم خوردن موازنه قدرت منطقه ای به نفع اسراییل، ناامنی و بی ثباتی به بار می آورد نه صلح و امنیت. ایران قدرتمند نقش راهبردی در حفظ توازن قدرت و صلح و امنیت در منطقه دارد.

۷- شورای همکاری خلیج فارس بر سر دو راهی استراتژیک تاریخی قرار دارد: یا پذیرش سلطه قهرآمیز اسراییل در قالب راهبرد دنباله روی و تسلیم؛ یا مقابله و مقاومت در برابر توسعه طلبی و تجاوزگری لجام گسیخته آن در چهارچوب راهبرد موارنه سازی. براساس راهبرد طبیعی موازنه سازی، فرصت تاریخی برای همکاری و همگرایی ایران و اعراب جنوب خلیج فارس فراهم شده است. اکنون زمان یک دیپلماسی فعال برای تامین بازدارندگی از طریق همکاری و همگرایی است؛ تعقیب و تحقق سیاست ایران منطقه ای با همکاری همسایگان جنوبی.

۸- برای چندمین بار تایید شد که آمریکا به هیچ وجه قابل اعتماد نیست. این بی اعتمادی در زمان مذاکره با آمریکا بیشتر ضروری است؛ چون بر خلاف عرف و رویه دیپلماتیک، در هنگام مذاکره با آمریکا احتمال استفاده از زور و حمله نظامی بیشتر است. در صورت ضرورت، باید دست روی ماشه با آمریکا مذاکره کرد.

۹- دیپلماسی و قدرت نظامی دو عنصر بنیادین قدرت ملی هستند؛ در عین استفاده بهینه، بیشینه و به موقع از دیپلماسی به عنوان یک مولفه مهم قدرت ملی باید توجه داشت که دیپلماسی بدیل قدرت نظامی نیست بلکه مکمل آن است. همانگونه که گفته شد، دیپلماسی فن اعمال مسالمت آمیز قدرت است. میدان نمی تواند و نباید منتظر و معطل دیپلماسی باشد.

۱۰- اسراییل برپایه منطق صلح از طریق زور، در صدد تسلیم بی قید و شرط اعراب بدون پرداخت هرگونه مابه ازایی است. پاک کردن صورت مسئله کشور فلسطین هدف اصلی اسراییل از این صلح تحمیلی است. هدف غایی اسراییل نیز برقراری نظم منطقه ای هژمونیک به نیابت از آمریکاست؛ نظمی که در جهت تلاش آمریکا برای جلوگیری از ظهور نظم جهانی آسیامحور است.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

  • شهر خبر - جدید
  • تبلیغات در مشرق
  • تور ترکیه
  • نکسفون
  • اینستاگرام مشرق