توافق تهران و آژانس در برابر مهندسی بنبست
به گزارش مشرق، عابد اکبری فعال رسانه در تلگرام نوشت:
ایران در سالهای اخیر از رهگذر تعامل فنی و مستمر با آژانس کوشیده است روایت خود از برنامه هستهای را در قالبی شفاف و مبتنی بر منطق فنی تثبیت کند. این رویکرد برآمده از فهمی عمیق نسبت به اهمیت حفظ مسیر دیپلماسی و پرهیز از تشدید تنشهایی است که میتوانند پرونده هستهای را از حوزه تخصصی به میدان کشاکشهای سیاسی و امنیتی منتقل کنند. همکاری مستمر با آژانس بخشی از راهبرد کلان برای تقلیل هزینههای ژئوپلیتیکی و کاهش اجماعسازیهای خصمانه علیه ایران بوده است.
با این حال، اسرائیل به عنوان کنشگری که بقای استراتژیک خود را در حفظ برتری مطلق نظامی و اطلاعاتی در منطقه تعریف کرده، برنامه هستهای ایران را تهدیدی علیه نظم مورد نظر خود در خاورمیانه میداند. راهبرد کلیدی تلآویو، امنیتیسازی برنامه هستهای ایران و تقلیل آن به یک پرونده تهدیدزا در نظام بینالملل است. این هدف از طریق سناریوسازیهای اطلاعاتی، افشای اسناد ادعایی، نفوذ در نهادهای بینالمللی از جمله آژانس و شکلدهی به فضای رسانهای-سیاسی علیه ایران پیگیری میشود. اسرائیل در چهارچوب این راهبرد میکوشد معادله تعامل فنی تهران با آژانس را دچار اختلال کند و مسیر دیپلماسی را مسدود سازد.
در مقابل، ایران با اتکا به رویکردی ترکیبی از «قدرت نرم» و «قدرت هوشمند» تلاش کرده است با حفظ همکاری فنی با آژانس از تشدید بحران جلوگیری کند. رویکرد تهران بر مبنای مدیریت تنش، پاسخگویی شفاف به پرسشهای فنی آژانس و همزمان حفظ ظرفیتهای راهبردی در حوزه فناوری صلحآمیز هستهای طراحی شده است. این رویکرد بهرغم فشارهای خارجی، توانسته جایگاه فنی ایران را نزد آژانس تثبیت کند و از سیاسی شدن کامل پرونده جلوگیری کند.
اتفاق اخیر و توافق تهران و آژانس در مسیر ادامه همکاریها و حل موضوعات باقیمانده، بار دیگر نشان داد که ایران با بهرهگیری از دیپلماسی فنی و بهرهبرداری دقیق از چهارچوبهای حقوقی موجود قادر است راهبرد اسرائیل برای امنیتیسازی پرونده را تا حد زیادی خنثی کند. در حالی که رژیم اسرائیل تلاش داشت با تحریک فضای رسانهای، تحت تأثیر قرار دادن گزارشهای آژانس و فشار بر اعضای شورای حکام، شرایط را برای اجماعسازی علیه ایران فراهم کند، تهران با رویکردی پیشدستانه و مبتنی بر منطق دیپلماسی عملاً مانع از تغییر مسیر پرونده از فنی به امنیتی شد.
در این میان، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز بهعنوان نهادی تخصصی با اختیارات فنی مشخص نقشی تعیینکننده دارد. هرچند فشارهای سیاسی میتوانند استقلال این نهاد را به چالش بکشند اما ایران با تأکید بر همکاریهای شفاف، امکان مانور بازیگران مداخلهگر را کاهش داده است. کارآمدی نهادهایی نظیر آژانس، تنها زمانی تضمین میشود که در برابر موجسواری بازیگران سیاسی، بر اصول تخصصی و بیطرفی خود پایدار بمانند.
از منظر ژئوپلیتیکی، آنچه در حال وقوع است، مصداق روشنی از رقابتهای ساختاری قدرت در منطقهای چندقطبی و بیثبات است. جمهوریاسلامی ایران بر دیپلماسی فنی و حفظ نهادهای بینالمللی تکیه دارد اما رژیم اسرائیل بر تحریک فضای بینالمللی، تهدید و حتی عملیات سایبری یا اطلاعاتی متمرکز است.
تجربه اخیر نشان میدهد که در بستری اینچنین پُرآشوب، دیپلماسی فنی، پاسخگویی فعال و هوشمندی در تنظیم روایت، میتواند راهی برای خنثیسازی استراتژیهای تنشآفرین باشد. تهران اگر بتواند این مسیر را با ثبات ادامه دهد و آژانس نیز از ایفای نقش فنی خود منحرف نشود، احتمال گشودن مسیرهای جدیدی برای حلوفصل اختلافات بدون نیاز به تقابل پرهزینه افزایش خواهد یافت.
در نهایت، پرونده هستهای ایران دیگر صرفاً یک موضوع تکنیکی نیست، بلکه بازتابی از ساختار قدرت در منطقه و جهان است. اگرچه روایت صلحآمیز ایران در فضای ملتهب بینالمللی همواره با تردیدهایی مواجه بوده، اما آنچه در عمل رخ داده، مؤید این نکته است که تهران به خوبی قواعد بازی را میشناسد و میداند چگونه در زمینی بازی کند که رقبایش آن را طراحی کردهاند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.