«ناتورِدشت» قصه نجات و نجابت است؛ رسیدن به تجربه رستگاری

رضا صائمی منتقد سینما در یادداشتی با اشاره به ویژگیهای یک درام اجتماعی در «ناتوردشت» عنوان کرد این فیلم ضمن پرداختن به تقابل خیر و شر، نقش همبستگی جمعی در گذار از بحران را به تصویر میکشد.
به گزارش خبرنگار مهر، رضا صائمی منتقد سینما در یادداشتی به داستان و ویژگیهای دراماتیک در فیلم «ناتوردشت» ساخته محمدرضا خردمندان پرداخت که این روزها روی پرده سینما درحال اکران است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
«فیلم «ناتورِدشت» یک درام اجتماعی رئالیستی است که مبتنی بر یک رخداد واقعی ساخته شده است. نام این فیلم برگرفته از کتابی به نام «ناتوردشت» نوشته سلینجر است که البته قصهای مشترک ندارند و ارجاعاتی از این کتاب نیز در فیلم دیده نمیشود که بگوییم با یک اقتباس ادبی مواجهیم. به نظر میرسد تنها وجه مشترک کتاب و فیلم کشمکشهای درونی شخصیتهای قصه است. فیلم براساس ماجرای واقعی گم شدن یک دختر بچه خردسال در اردیبهشت سال ۱۴۰۳ در استان گلستان ساخته شده؛ اتفاقی که خود واجد ماهیتی دراماتیک است اما برای تبدیل شدن به یک درام سینمایی نیازمند پردازشی داستانی بود.
تعلیقپذیری و شخصیتپردازی کمک کرد تا با غنیتر شدن مصالح داستانی، درام به نوعی تریلر تبدیل شده و کشش بیشتری برای تماشا پیدا کند. کششی که صرفا به تعلیق بیرونی گم شدن دختر بچه وابسته نیست، بلکه به تعلیق درونی یک رمزگشایی از دلایل و انگیزههای پنهان کردن او هم متکی است. گرچه روند این رمزگشایی در ریتم دچار افت و خیز میشود اما در نهایت میتواند به خلق فضایی مبهم و ملتهب دست بزند که مخاطب را تا پایان درام با خود همراه کند. این روند به ویژه با پایانبندی نفسگیر فیلم، صورت بندی اثربخشی پیدا میکند و از التهاب به التیام میرسد. التیامی رهایی بخش که با حس خوب مخاطب گره میخورد تا حتی نوعی کاتارسیس را تجربه کند. به عبارت دیگر فراز و فرودهایی که در چرخه دراماتیکی فیلم رخ میدهد در وهله نهایی به یک نوع تجربه رستگاری ختم میشود که همین ویژگی به انسجام و قوام فیلم کمک کرده و «ناتورِدشت» را به فیلمی خوش ساخت تبدیل کرده است.
داستان درباره گم شدن دختری چهارساله به نام «یسنا» است. احمد پیران محیطبان بازنشسته با شنیدن این موضوع تصمیم میگیرد به اهالی روستا کمک کند. او از فضای مجازی استفاده میکند تا افراد بیشتری به کمک بیایند و همین امر سبب میشود تا گروههای زیادی به روستا بیایند. گرچه قصه درباره یک رخداد فردی یعنی گم شدن دختر و همکاری اهالی یک روستا برای پیدا کردن اوست اما تصویری کلانتر از بحران و نقش همبستگی اجتماعی در حل آن را در خوانشی نمادین بازنمایی میکند.
در روایت این درام پرتنش، مرزهای اخلاقی و عاطفی آدمها به چالش کشیده شده و گویی مورد آزمونی عملی قرار میگیرد. در این آزمون ملتهب، مسئولیتپذیری انسانی-اخلاقی شخصیتها محک میخورد تا مرزهای پاکی و پلشتی روشن شود. اینکه آدمی در بزنگاههای اخلاقی چقدر به آدمیت خود وفادار است یا مصلحت و منفعت شخصی، او را از مرزهای زیست اخلاقی خارج میکند. همین مواجهههای متفاوت با بحران در بزنگاههای اخلاقی است که مرزهای انسانی را روشن میکند و فیلم بر اساس همین مفهوم اخلاقی صورت بندی شده است. از این حیث میتوان فیلم را از منظر جامعهشناسی روابط انسانی مورد واکاوی قرار داد. از جمله مفاهیمی مثل همبستگی اجتماعی و همیاری نوع دوستانه و دیگرخواهانه در جهان درونی قصه تنیده شده بدون اینکه در دام سانتی مانتالیسم اخلاقی بیفتد. ضمن اینکه مفهوم امید اجتماعی حول محور مفهوم نجات و نجابت به خوبی دراماتیزه شده و در این بین نقش رسانههای نوین و مجازی هم به مثابه ابزاری وحدتبخش، کارکرد همدلانه پیدا میکند تا در نهایت به روایت یک تجربه رهایی بخش دست بزند. گویی در یک خوانش نمادین و کلان، فیلم به بازنمایی موقعیت انسان گمگشده امروز و سردرگمیهای ناشی از بحرانهای اجتماعی میپردازد. به روایت نمادین گمگشتگی انسان معاصر که در نهایت جز با همدلی و همبستگی، راهی به نجات و رستگاری ندارد.
در تبیین این وضعیت فردی – اجتماعی، نزاع و نبرد میان ۲ نیروی خیر و شر در شمایل ۲ کاراکتر اصلی فیلم یعنی «احمد» (هادی حجازی فر) و «آیهان» (میرسعید مولویان) هم بر جذابیت دراماتیکی قصه افزوده و هم این کهن الگوی اخلاقی خیر و شر را در شمایل شخصیتهای قصه، ملموس و باورپذیر کرده است. ضمن اینکه این تقابل، دوگانه قهرمان و ضدقهرمان را به درستی ترسیم کرده و از ظرفیت اخلاقی – عاطفی آن به نفع درام بهره میبرد. البته که نباید بازیهای خوب هادی حجازیفر و میرسعید مولویان در شکلگیری این دوگانه را نادیده گرفت. همچنان که نباید بازی کوتاه اما موثر سعید آقاخانی را از یاد برد.
فارغ از سویههای مضمونی قصه، فرم و ساختار بصری فیلم هم به کمک فیلم میآید که با رنگآمیزی و نورپردازی مناسب و البته فضاسازی درست به خلق قابهای زیباشناختی میانجامد که امکان حظ بصری را هم برای مخاطب فراهم میکند. به عبارت دیگر جزئیات در فضاسازی و قاببندیهای زیبا به همراه استفاده درست از موسیقی متن کمک کرده تا فرم بصری جذابی شکل بگیرد. با اینکه فیلم به دلیل رمزگشایی از یک گم شدگی، سویه معمایی پیدا میکند اما تمرکز فیلمساز بر روابط آدم و شخصیتها بوده و درام بر مبنای آنها شکل گرفته و پیش میرود. در نهایت و در وهله نهایی، این نه فقط پیدا شدن «یسنا» که پیروزی خیر بر شر و امید به روشنایی است که پایان قصه را رقم میزند. پایانی که تولد یک امید است.»
کد خبر 6591010 ندا زنگینه ""
-
دومین تیزر «ناتوردشت» منتشر شد
-
عارف: سینماگران روایتگر اقتدار ملی ایران باشند
-
کارگردان «ناتوردشت»: سال ۱۴۰۴ را باید سال سینمای اجتماعی بنامیم
-
آنونس رسمی «ناتوردشت» رونمایی شد
-
پوستر «ناتورِدشت» رونمایی شد
-
در انتظار فیلمهای جدید؛ «سینما متروپل» و «ناتوردشت» این هفته میآیند
""
-
سرعین مقصد سالانه ۸ میلیون گردشگر
-
دستگیری سارقان اماکن خصوصی و معابر در پارس آباد
-
شیوهنامه صدور بستههای سرمایهگذاری بدون نام ابلاغ شد
-
رشد ۲۰ درصدی تولید کفش
-
قصهگویی کلید پرورش کودک کتابخوان
-
آزادی ۳ گروگان هندی از چنگ باند آدمربایان بینالمللی در تهران
-
شتاب توسعه پایدار و تأمین انرژی پاک در ورامین
-
برگزاری مجمع همکاری رسانهای «کمربند و جاده ۲۰۲۵» در چین
-
ابطحی: خاندان حَرب همه اعضای خود را در مسیر مقاومت فدا کرد
-
آغاز حذف تروریستها در سوریه به دست یکدیگر
""
-
لحظاتی از خوشحالی امیرعلی آذرپیرا پس از پیروزی مقابل غول روسی
-
ترامپ از دومین حمله به ونزوئلا خبر داد
-
ورود موج جدید بارشهای سنگین و توده هوای خنک به کشور از هفته آینده
-
برنامه روز پایانی مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان؛جدال برای دو طلای ناب
-
سلطان میوههای استوایی با خواص بینظیر برای بدن
-
پایگاه منافقین؛ بمب ساعتی در خاک آلبانی
-
واکنش حماس به ادعای ترامپ درباره اسیران اسرائیلی
-
اعلامیه نیویورک وانزوای جهانی تلآویو؛ دلخوشی نتانیاهو به میکرودولتها
-
تغییر ثانیه آخری در لیست شمسایی؛ اولادقباد خارج شد
-
اعتراف تلخ نتانیاهو: در معرض انزوای اقتصادی هستیم
""""""""""""""""
-
روزنامههای صبح سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴
-
روزنامههای صبح دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴